پرسفونه

Hasan Alizadeh

می‌بوسمش

و مرگ

پرهیب آن پرنده‌ی عاشقست

لرزان

بر آبگیر

اما

همین که چشم بچرخاند

بر شاخه نیست.

او رفته است

آن خوابگرد

با بوسه‌هایش

سرد.

تنها

رد صدایش

بر جای مانده است

آن دانه‌های سرخ انار

بر برف.

 

Persephone

translated by Rebecca Ruth Gould and Kayvan Tahmasebian

I kiss her

& death

is the shadow of that loving bird

shaking

on the pool

yet

when she turns to look

it has flown.

*

She’s gone,

sleepwalking

with her kisses

cold.

*

Only

a trace of her voice

is left

— those red pomegranate seeds —

on the snow.

 

about the authors