غزل
گلدان روی رف که ترک برداشت
یک بار هم نشد که بیایی
با ابر یا نسیم گل سرخ.
دیگر به خواب من نمیایی
با هر بهانهای
این خانه بی خیال تو خالیست.
تنها نشانههای تو را خواب دیدهام.
گلدان روی رف که ترک برداشت
هر چند در خواب –
یک بار هم نشد که بیایی.
این خانه خانهی تو مگر نیست؟
هیچم به دل مگیر
ای ابر ای نسیم گل سرخ!
عذر مرا
ولی
بپذیر.
Ghazal
Since the flowerpot on the shelf cracked,
you never came back even once
with the clouds or the roses’ breeze.
You don’t appear in my dreams anymore
with an excuse whatever
& this house is empty without your image.
I’ve seen only your signs in my dreams:
the flowerpot on the shelf that cracked,
even though in my dream ––
You never came back even once.
Isn’t this house yours?
Don’t get upset with me,
O cloud, o roses’ breeze!
Please
accept
my apologies.
about the authors